فرزندسالاری خطرناکتر از مردسالاری
سالارهای کوچک، خطر جدی برای خانواده
این روزها حکومت جدیدی در خانهها حکم فرماست؛ حکومتی که میتواند در آیندهای نه چندان دور مشکلات بزرگی را برای خانواده بوجود بیاورد.
از دور صدای گریه دختری به گوش میرسد. به آن سمت خیره میشوم. دختر5 سالهای را میبینم که گریهکنان مادرش را تهدید به کتک زدن میکند و میگوید: "یا برایم عروسک میخری یا میزنمت!" در این حالت عکسالعمل مادر بچه هم بسی جای تعجب دارد که به تهدیدهای دخترش میخندید و میگوید: "یکی یدونهای دیگه چیکارت کنم برو هر چی میخوای انتخاب کن!"
شاید این صحنه در دوران کودکی شما هم اتفاق افتاده باشد اما نه شما کودکی بودید که با تهدید و گریه به خواستهتان برسید و نه والدینتان به سرعت در برابر موضعگیری شما کوتاه میآمدند؛ پس بهتر است بگوییم نهتنها کودکان امروزی بلکه والدین هم تغییر کردهاند.
اگر روزی در خانه حرف پدر خانه حکم بود، امروز این کودک است که تصمیم میگیرد اعضای خانواده به کجا بروند، چه ماشینی بخرند، غذا چه بخورند و...؛ فرزندسالاری یعنی محور بودن فرزند بهگونهای که خواستههای کودک حتی اگر نامطلوب هم باشد بدون چونوچرا توسط والدین اجرا میشود و کودکان تصمیمگیرنده اصلی خانواده هستند لذا ما در این مقاله به کمک دکتر الناز صالحی پور روانشناس نوجوان و مدرس دانشگاه به بررسی سؤالاتی در این زمینه میپردازیم :
تبیان: چه عواملی باعث فرزند سالار شدن کودکان و نوجوانان امروزی شده است؟
فرزندپروری یکی از مشکلاتی است که خانوادهها در اکثر جوامع با آن دست به گریبان هستند، البته عوامل مختلفی باعث به وجود آمدن این امر شده است؛ ازجمله آنها اصول تربیتی نادرست والدین است. این اصول تربیتی ممکن است از روانشناسی زردی به وجود بیایید که در شبکههای مجازی توسط افرادی که تخصص کاملی در این زمینه ندارند رواج پیداکرده باشد و یا حتی میتواند ناشی از انتظار نابهجای والدین از فرزندان باشد.
- گاهی والدین سعی میکنند تمام انتظارات بهجا و نابهجای فرزند را برآورده کنند تا او کمبودی را احساس نکند و عقدهای نشود.
- همچنین برخی از والدین برای جبران ناکامیها و کمبودهای که در زمان کودکی خود داشتهاند، سعی میکنند رفتاری که در کودکی از سمت پدر و مادرشان داشتهاند با فرزندان خود انجام ندهند.
- نکته مهم دیگر این است که برخی از والدین با این ذهنیت که فرزند متوجه نمیشود، جایگاه یکدیگر را رعایت نمیکنند برای مثال مادر حواسش به جایگاه پدر نیست و مشکلات خود با همسرش را در روابطش با فرزندش تحت تاثیر قرار می دهد. در صورت اختلاف رفتار درستی را در برابر یکدیگر ندارند و احترام کافی را به هم نمیگذارند درحالیکه این موارد میتواند الگوهای رفتاری برای کودکان در ارتباط با والدینشان باشد.
- گاهی فرزندسالاری بر روی یک والد انجام میشود؛ مثلاً پدری احساس قدرت و مادری احساس ضعف میکند، که این باعث تسلط پدر بر مادر میشود و فرزند این تسلط را میبیند؛ همین مسئله باعث میشود که فرزند آن تسلط را روی مادر داشته باشد که البته در اکثر مواقع این رفتار به دلیل مشکلات روانشناختی در والدین است مثلاینکه یکی از والدین یا هر دو دچار عدم اعتمادبهنفس و یا افسردگی هستند که این مشکلات بر روی رفتارشان تأثیر خواهد گذاشت و فرزندان متوجه این مسئله میشوند و رفتارشان به سمت فرزند سالاری کشیده خواهد شد.
- یکی از مشکلاتی جوامع امروزی، کار کردن هر دو والد است که زمان کافی را برای فرزندان نمیگذارند و سعی میکنند با باج دادن این نبود را جبران کنند؛ همینطور ممکن است جداییهایی به دلیل طلاق و یا فوت یکی از والدین به وجود بیایید که در این صورت والد سعی میکنند عدم حضور والد دیگر را با توجه بیشازحد نسبت به فرزند برطرف کند. تمام اینها عواملی است که فرزندان را به سمت فرزندسالاری سوق می دهد.
تبیان: والدین چه نقشی در فرزندسالاری فرزندان دارند؟
والدین نقش پررنگی در تربیت فرزندان دارند و فرزندان در حقیقت آن چیزی که از والدین میشنوند را اجرا نمیکنند بلکه آنچه میبینند، اجرا میکنند لذا ما نمیتوانیم فرزندان را با نصیحت کردن و تشویق به سمت درستکاری و مسیر صحیح تربیت کنیم. درواقع ما با رفتارهایمان فرزندانمان را تربیت میکنیم در نتیجه اینکه ما چه برخوردی در برابر خواستههای فرزندانمان داشته باشیم و یا اینکه چه نوع ارتباطی بین والدین وجود داشته باشد، جز مسائلی هستند که در فرزندسالاری بسیار تأثیرگذار است .
تبیان: تعداد فرزندان چه نقشی در فرزند سالاری دارد؟
تعداد فرزندان بر مقوله فرزندسالاری بیتأثیر نیست چراکه زمانی که یک فرزند در خانواده باشد تمام توجه و انرژی، صرف برآورده کردن خواستههای او میشود اما زمانی که فرزند دوم وارد خانواده میشود بههرحال والدین تجاربی را از تربیت فرزند اول کسب کردهاند و سعی میکنند بازخوردها و رفتارهایی که در برابر فرزند اول داشتند، بهصورت اصلاحشده برای فرزند دوم اجرا کنند البته گاها پیش خواهد آمد که فرزند اول و یا بهاصطلاح فرزند سوگلی خانواده که در چشم پدر و مادر منطقیتر است، تسلط بیشتر بر خانواده داشته باشند و تصمیمگیریهای بیشتری را برای خانواده بگیرد لذا نقش فرزندسالاری به آن فرد نسبت داده شود.
تبیان: آیا فرزند سالاری باعث انحرافات اخلاقی فرزند میشود یا خیر ؟
یکی از موارد تأثیرگذار بر انحراف اخلاقی فرزندان نوع فرزندپروری و یا سبک تربیتی والدین است که یکی از آثار آن فرزند سالاری است که بر رفتار و شکلگیری شخصیت کودک و یا نوجوان تأثیرگذار است. کودکان الگوهای رفتاری را از والدین خود یاد میگیرند و در نوجوانی با ورود به جامعه سعی میکنند که آن رفتارها را اجرا کنند اما بالطبع بازخوردی که خانواده به آن فرد میدهد با بازخورد جامعه متفاوت است درنتیجه موجب ناکامی در فرد میشود که ممکن است به شکل انحرافات اخلاقی بروز پیدا کند؛ از سوی دیگر الگوهای رفتاری در خانواده و همچنین بحران دوران بلوغ، دستبهدست هم میدهند و بهصورت انحرافات اخلاقی در خانواده بروز پیدا میکند.
تبیان: برای کنترل و مهار چنین عارضهای چه باید کرد ؟
پیامدهای فرزندسالای را ما میتوانیم به سه دسته تقسیم کنیم:
دسته اول پیامدهایی برای خود فرد، دسته دوم پیامدهایی برای خانواده و دسته سوم پیامدهایی برای جامعهای که فرد با آن در ارتباط است.
در دسته اول، میتوان به مشکلات روانشناختی که برای فرد به وجود خواهد آمد اشارهکنیم مثل اضطراب، عدم اعتمادبهنفس، عدم توانایی در تصمیمگیری، اختلال خودشیفتگی، افسردگی و ...
در دسته دوم که خانواده به دلیل الگوهای رفتاری، محوریت را بر فرزندسالاری شکل می دهند، فرزند محور قرار گرفته و حال که به دوران نوجوانی رسیده و نیاز به راهنمایی بیشتری دارد، اجرای آن الگوهای رفتاری توسط نوجوان بیشتر میشود و بالطبع کنترل و مدیریت نوجوان کار سختی خواهد شد.
در رابطه با دسته سوم، نوجوان با ذهنیتی که در خانواده شکل گرفته وارد جامعه شده و دچار سرخوردگی میشود چراکه آن بازخوردی که خانواده با نوجوان داشته، جامعه ندارد و این باعث میشود که آن کودک یا نوجوان در برخورد با دیگران دچار مشکل و گاها دچار انزوا شود.
راههای بسیار زیادی برای مهار کردن فرزندسالاری وجود دارد اما یکی از مهمترین راههایی که میتوان به آن اشاره کرد، سبک فرزندپروری صحیح و مقتدرانه است؛ سبکی که در آن بتوانیم بر احساساتمان کنترل کنیم و رفتاری منطقی در برابر خواستهها، نیازها و رفتارهای خوشایند و ناخوشایند فرزندانمان داشته باشیم. همچنین رفتاری از خود نشان دهیم که باعث حفظ جایگاه پدر و مادر و فرزندان شود.
برای آنکه بتوانیم روش فرزندپروری صحیحی را انتخاب کنیم شاید فقط یک روانشناس متخصص بتواند به ما کند. گاهی ما از تجربیات بزرگترهایمان یا حتی از تجربهای که دوستمان از روانشناس دیگری داشته، استفاده میکنیم اما این راهها به ما کمک نمیکند چراکه هر فردی نوع سبک فرزندپروری مختص خود را دارد لذا بهترین شخصی که میتواند به ما کمک کند روانشناسان متخصص کودک هستند.
بیشتر بخوانید
تاثیرات منفی و مضر فرزند سالاری بر خانوادهافرزندسالاری پدیده ناخوشایند خانواده های مدرن